صلح پایدار
یک شنبه 3 / 3 / 1392برچسب:, :: 12:21 :: نويسنده : ارادتمند تعریف عقل از منظر حکما و علمای اسلامی الف-شیخ طوسی عقل را مجموعه علومی می داند که هرگاه حاصل شود انسان عاقل می گردد:« عقل مجموع علومی است که هرگاه حاصل شود انسان عاقل به شمار می رود مثل این که لزوما آگاهی بر مدرکات آن هنگام که به درک آن ها پرداخته و ابهام برطرف شود، حاصل می شود،وآگاهی بر این مطلب که موجود از قدیم و حادث و معلوم از وجود و عدم بیرون نیست،وآگاهی بر وجوب بسیاری از واجبات،. نیکویی بسیاری از امور نیک،مانند بازگرداندن ودیعه و شکر نعمت و خوبی احسان،و[نیز] آگاهی بر زشتی بسیاری از امور قبیح مثل ظلم محض و دروغی که منفعتی نداشته و دفع ضرری نمی کند و بیهودگی و....» (طوسی ،عدة الاصول،1417ق،ج1،ص23).
ب-حکیم ابو نصر فارابی
فارابی عقل را چنین تعریف می کند
عقل که مفکّره نیز نام دارد، نیرویی و رای حواس ظاهری انسان و مدبّر و حاکم بر قوای مصوّره است. عقل، قادر بر ادارک حقایق و مفاهیم است. عقل در آنچه که از عالم امر است، تصرف می کند، ولی حس در عالم خلق و جهان ماده تصرف می کند
او درک شیء توسط ذهن را عقل می نامد:« نام عقل بر ادراک شیء توسط ذهن اطلاق می شود. »(فارابی،بی تا،ص259).
ج-شیخ الرئیس در« رسائل» خویش ضمن برشمردن هشت تعریف از منظر حکما(عقلی که با علم متفاوت است،عقل نظری،عقل عملی،عقل بالملکه،عقل بالفعل،عقل مستفاد و عقل فعال[1]) سه تعریف زیر را نیز برشمرده و معتقد است این سه مورد تایید همگان است:1-نیرویی که به وسیله آن امور قبیح و حسن از یکدیگر متمایز می شوند. 2-معانی مجتمع د رذهن که مقدمات استنباط مصالح و اغراض واقع می شود. 3- هیئت پسندیده انسان در حرکات ،سکنات،کلام و انتخابش. (ابن سینا،رسائل،صص 87-89).
د -امام محمد غزالی نیز در احیاء العلوم چهار معنا برای عقل ذکر می کند
1- وصفی که به وسیله آن انسان از سایر حیوانات جدا شده و زمینه پذیرش علوم نظری و تدبیر صناعات ناشناخته و پنهان فراهم می شود
2- علومی که که به همراه طفل وارد عرصه وجود می شود و تمیز دهنده امکان وقوع امور شدنی و استحاله وقوع محالات می باشد.
3- علومی که از تجارب حاصل می شود .
4- شناخت عواقب امور و منع شهوتِ دعوت کننده به سوی لذتها.(غزالی،احیاء العلوم،ج1،ص85).
د-صدر المتالهین شیرازی شش معنا برای واژه عفل ذکر می کند:
1-غریزه ای که وجه تمایز انسان از حیوانات بوده و زمینه را برای پذیرش دانش های نظری و اندیشیدن در صنعت های فکری آماده می کند و در آن کودک و هوشمند یکسانند.
2-معنای مورد نظر متکلمان :قوه ای که به اثبات و نفی امور پرداخته و در ارتباط با معانی ضروری در نزد همگان ی باشد.
3- عقلی که در کتب اخلاق به کار رفته و مقصود بعدی از نفس است با مواظبت بر اعتقاد و به تدریج و بر اثر تجربه حاصل شده و نتیجه آن قضایایی خواهد بودکه با توسل بدانها ضرورت انجام یا ترک اعمال استنباط می گردد.
4-چیزی که بازگشت آن به خوب فهمیدن و سرعت در استنباط و ادراک بوده و سزاوار انتخاب یا اجتناب است گرچه در امور دنیوی و هوای نفس باشد.
5- عقلی که خود بر چهار گونه است:بالقوه،بالملکة،بالفعل و مستفاد.
6-موجودی که تعلقی به چیزی جز مبدع و افریننده خود نداشته و بالفعل بوده و در آن هیچ جهت «عدم» یا«امکان و قصور» نیست.(ملاصدرا ،1391شرح اصول کافی ،ص 19).
ه-علامه مجلسی-رحمه الله- نیز به ارائه شش تعریف پرداخته و تعاریف وی بی شباهت به تعاریف ملا صدرا نیست :
1-نیروی ادراک خیر و شر و تمییز بین آنها و توانایی شناختن علل و اسباب امورو آنچه به آن منتهی شده و آنچه از آن منع می کند . عقل به این معنا، مناط تکلیف و ثواب و عقاب است.
2-حالت و ملکهای در نفس که دعوت به انتخاب خیر و نفع و پرهیز از شر و ضرر میکند. به سبب تقویت همین حالت و ملکه، انسان در مقابل خواستهها و خواهشهای شهوانی و وسوسههای شیطانی مقاومت میکند.
3-قوهای که مردم، در نظام امور زندگی به کار میگیرند. اگر این نیرو، موافق با قانون شرع و در آنچه شرع نیکو میشمارد به کار گرفته شود، «عقل معاش» نام دارد که در روایات از آن ستایش شده است. اگر این قوه، در امور باطل و حیلههای فاسد به کار گرفته شود، «نکراء» و «شیطنت» نام دارد که در روایات، نکوهش شده است
4--مراتب استعداد نفس، برای تحصیل علوم نظری که [فلاسفه] برای آن مراتب چهارگانه عقل هیولایی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل بالمستفاد را ذکر کردهاند. گاهی این مراتب برای نفس ذکر میگردد و این اسامی به مراتب نفس گفته میشود.
5-نفس ناطقه انسانی که باعث تشخیص و تمیز انسان از حیوانات است.
6-جوهر مجرد قدیم که ذاتا و فعلا به ماده تعلق ندارد . (مجلسی،بحار الانوار،صص99-
105) .
و-راغب اصفهانی نیز عقل را دو گونه می داند
1- عقل غریزی و آن نیروی پذیرش علم است و در کودک وجود دارد، چنان که درخت خرما در هستۀ آن و در خوشۀ گندم در دانه اش وجود دارد.
2- عقل مستفاد آن چیزی است که عقل غریزی را تقویت می کند. عقل مستفاد دو گونه است
ز-علامه طباطبائی:
مرحوم علامه طباطبايي در تعريف عقل از ديدگاه قرآن ميگويد: مراد از عقل در كلام خداي متعال ادراكي است كه با سلامت فطرت انساني حاصل ميشود به عبارت ديگر عقل يعني علمي كه انسان مستقلاً به آن دست مييابد بر خلاف سمع که در قرآن به معناي ادراكي است كه انسان با كمك غير به آن دست پيدا ميكند البته در هر دو صورت سلامت فطرت شرط است و آنچه بيان شد در حقيقت بيان دو آية شريفه است «أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها» حج/46 ترجمه: آيا آنان در زمين سير نکردند تا دلهايي داشته باشند که حقيقت را براي کسي درک کنند، يا گوشهاي شنوايي که با آن بشنوند. و نيز آية شريفة «كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» بقره/242 ترجمه: اين چنين خداوند نشانههاي خود را بر شما شرح ميدهد بلکه انديشه کنيد.
مرحوم علامه در ادامه ميفرمايند علم مقدمة عقل و وسيلهاي به سوي عقل است،[4] چنانكه خداوند فرمود: «وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ» عنکبوت/43 ترجمه: اينها مثالهايي است که ما براي مردم ميزنيم و جز دانايان کسي اينها را درک نميکند.
تفسير الميزان، ج2، ص250ـ247
منابع:
tahura.persianblog.ir/post/4
mahiat.persianblog.ir/post/13
فلاسفه و تعریف عقل
نویسنده: فاطمه اسدی - چهارشنبه ٤ خرداد ،۱۳٩٠
www.andisheqom.com
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |